بهترین همکار تیمی
چگونه همکاران خود را بهگونهای تعیین کنیم که هرکس بهترین خودش باشد. اگر بخواهیم اولین تجربه کار تیمی را به دوران مدرسه پیوند بزنیم، معمولا یک تجربه خندهدار و بیحساب و کتاب را به خاطر میآوریم. خصوصاً اینکه دانش آموزان در آن سن هنوز مهارتهای مشارکت در تیم را یاد نگرفتهاند. عدم برقراری ارتباط درست، همگروهیهای غیرقابلاعتماد و اخلاقهای متفاوت، منجر به این میشد که از کار تیمی یا نتیجهای نگیریم یا یک نفر بهتنهایی تمام پروژه را انجام دهد.
اما الآن چه؟ آیا توانستهاید بهعنوان فردی بالغ که مشغول به کار است، همکاری تیمی درستی را تجربه کنید؟ ما در تلاش هستیم تا دریابیم چگونه میشود به خوبی با یکدیگر کار کنیم و در هنگام منازعات چطور بهترین رفتار را داشته باشیم؟ شاید پاسخی که در ذهن شما شکل گرفته این باشد که باید، هم مانند یک دوست و هم مانند یک همکار رفتار کنیم تا بیشترین و بهترین نتیجه را بگیریم. شاید هم راهکار دیگری دارید ؟! از شما میخواهم تا پایان این مقاله همراه ما باشید چرا که سعی میکنیم بهترین جواب را برای این سوالها در اختیارتان قرار دهیم.
Knoll در مطالعهای که مربوط به «ایجاد فضاهای مشارکتی کارآمد» بود، مشخص کرد کارمندان بهطور فزایندهای مایلاند در کنار تجربه همکاری خود، روابط اجتماعی و انگیجمنت بالایی با سایر همکاران خود داشته باشند.
چگونه مهارتهای همکاری را در محل کار ایجاد کنیم تا زمینهساز ارتباط موثرتری شود!
خود محل کار هم در امر همکاری بیتاثیر نیست اما چون در این مقاله از زاویه ای دیگر به موضوع میپردازیم فقط میتوانیم مقاله محیط کار دیجیتالی مدرن، عاملی برای بازدهی و پویایی بیشتر کارمندان را به شما معرفی کنیم. از طرفی خبر خوب این است که شما احتمالاً از پیش میدانید که چگونه کار تیم خود را بهگونهای سازماندهی کنید که این روابط درست شکل بگیرند. چون همان تاکتیکهایی که شما برای ترتیب دادن یک مهمانی شام با دوستانتان از آنها استفاده میکنید، میتوانند تا حدودی برای سپردن یک کار گروهی در بین همکاران نیز به کار روند.
1- تیم خود و شیوه ارتباطی آنها را بشناسید.
زمانی یک پروژه را آغاز کنید که بدانید هر کسی چه چیزی برای ارائه کردن دارد. مالی ک.گریگاس(Molly K. Gregas)، متخصص روابط فنی میگوید: «در صورتی که بدانید وظیفه هر فرد دقیقا چیست، تیم از همه اعضا بهترین استفاده را میکند؛ که معمولاً به نتایج بهتری ختم میشود.»
علاوه بر دانستن استعدادهای اعضا، آشنایی با شیوههای ارتباطی ترجیحی آنها هم مفید است. در موقعیتهای مشارکتیِ یک تیم، آنچه اختلاف عقیده به نظر میآید ممکن است تنها تفاوت در شیوه دستیابی به هدف باشد. مارگوکس فِلدمَن(Margeaux Feldman)، ارائهدهنده راهکارهای حل تعارضات و اختلاف، پیشنهاد میکند، سؤالات زیادی بپرسید و به دقت به جوابها توجه کنید. فِلدمَن میگوید: «ما معمولاً میبینیم که کارکنان هدف یکسانی دارند اما شیوههای آنان برای دستیابی به هدف متفاوت است. اگر از پیشنهاد کسی خوشتان نمیآید یا متوجه آن نمیشوید، سؤالاتی بپرسید تا بهتر متوجه منشأ آن ایده شوید.»
2- درباره زمان واقعگرا باشید.
چیزی که گاهی اوقات درباره مهمترین مهارتهای همکاری تیمی در محل کار فراموش میکنیم این است که بدانیم کار را از کجا شروع کردیم و چه قدر طول میکشد تا به نتیجه مطلوب برسیم. رِبِکا فِیریا(Rebecca Faria)، هماهنگکننده ارتباطات در کالج مددکاران اجتماعیِ نووا اسکوتیا، میگوید خودآگاهی برای «همکاری» مفید است. خودآگاهی شامل آن چیزی است که شما میدانید که میتوانید در مدتزمان دادهشده بهطور منطقی انجام دهید.»
متأسفانه قربانی خطای برنامهریزی شدن بسیار آسان است. این امر موجب میشود ما «زمانی که صرف کامل کردن یک کار در آینده میشود را دستکم بگیریم. با اینکه میدانیم کارهای قبلی معمولاً بیشتر از زمانی که ما برنامهریزی کردهایم طول کشیدهاند». برای اینکه ارزیابی دقیقتری در رابطه با مدتزمان انجام کارها داشته باشید، نرمافزارهای پیگیری زمانی را به کار ببرید که شما را قادر میسازند الگوها را در طول زمان مشاهده کنید. اطمینان حاصل کنید که برای بیارزشترین کارها هم زمان خلق کنید. در این زمینه نیز کمی همکاری تیمی به کار ببرید و از هر یک از کارکنان بپرسید فکر میکنند انجام دادن بخش مربوط به خودشان چقدر طول میکشد.
3- جایی برای اشتباه و جبران باقی بگذارید.
اگر از برنامه عقبافتادهاید مهم است که فوراً آن را مورد بررسی و تأکید قرار دهید (بهجای اینکه امیدوار باشید هیچکس متوجه نشود). در یک محیط کاری مثبت همه میدانند که مجبور نیستند عالی و بینقص باشند. سورایا کِیسی (Suraya Casey)، استراتژیست دیجیتالی میگوید: «همه ما ممکن است خطا کنیم؛ اما ضروری است وقتی اشتباه میکنیم، بهاشتباه خود اعتراف کنیم.»
وقتی میخواهید بهاشتباه خود اقرار کنید، نیازی نیست جزئیات فراوانی ارائه دهید. محققان کسبوکار دریافتند که هنگام عذرخواهی، «پذیرش مسئولیت در درجه اول، پیشنهاد برای جبران در درجه دوم و توضیح دادن در درجه سوم اهمیت دارد.» در کنار ایجاد فضا برای اشتباهات، یک مهارت کلیدیِ مشارکت بازخورد مثبت است. لانا لِپریچ( Lana Leprich)، مدیر بازاریابی میگوید: «مشخص کردن زمینههایی که کارکنان در آن نسبت به دیگران برتری دارند، تحریک کردن آنها در این زمینه و تشویق آنها درجایی که لازم است اهمیت فراوانی دارد. وقتی کارکنان احساس شنیده شدن و ارزشمند بودن داشته باشند، مشارکت به شکل خارقالعادهای بهرهور، موفقیتآمیز و هموار خواهد بود.»
4- با اعضای تیم در ارتباط باشید.
استِف گوتری(Steph Guthrie)، متخصص آموزش و تحصیلات، پیشنهاد میکند برای اینکه مطمئن شوید همتیمیهای شما با چشمانداز کسب و کار شما آشنایی دارند؛ چشمانداز خود را کامل در یک سند یا پیام بنویسید «بهطوریکه خلاصه اما قابلدرک و واضح باشد و آنچه در حال رخ دادن است و آنچه شما نیاز دارید را بیان کند». در این صورت همکاران شما پیش از بیان یک پرسش در گروه، نقطه مرجعی دارند که میتوانند آن را بررسی کنند.
جونا پِدِرسون(Jonna Pedersen) توسعهدهنده بازی، توصیه میکند از همین پیام برای تعریف و تمجید کردن هم استفاده کنید. او میگوید: علاوه بر ایجاد دلگرمی؛ تیمی که سخاوتمندانه به بررسی و صحتسنجی کار سایر تیمها کمک میکند طبیعتا بیش از بقیه نسبت به وضعیت کارها اطلاعات جدید دریافت میکند چرا که تیمهای دیگر از این رفتار آنها حس خوبی به دست میآورند.».
نتیجه گیری 🙂
امیدواریم این مقاله راهنمایی هر چند کوچک برای تجربه کار تیمی خوب برایتان رقم بزند.